معصومه لمسو


معصومه لمسو







دست خاله تو دستش

می رن باهم مغازه

دهن کپل اب افتاد

از الوهای تازه

ترشک الو می خواد

دلش لواشک میخواد

قره قوروت ترش و

چنتایی ترشک میخواد

تو مغازه یه عالم

شیرینی و کلوچه س

کپل فقط نگاش به

لواشک الوچه س

می گه خاله شیرینش

مریض می شی دوباره

هله هوله ها رو کم کن

نخور فایده نداره

لواشک وتمبرهندی

ورنداری زیادی

دیشب پیش مامانت

قول مردونه دادی

یادت میاد که دیشب

گریه کردی حسابی

دلدرد گرفتی تا صبح

نتونستی بخوابی

مش تقی تومغازه

هرچی بخوای میاره

خوردنی هاش لذیذه

عالیه حرف نداره

مغازه توی کوچه

کوچه توی خیابون

کپل سر مغازه س

زمستون و تابستون

تو راه گرفته محکم

دست خاله شیرین و

نمی خوره زیادی

یادش نمیره این و

دوس داره ترش و شور و

باطعم دلنشینش

ترشک الوچه رو

قد خاله شیرینش

توخاله ها همیشه

این خاله بهترینه

چون می خره لواشک

اما خودش شیرینه



شعر دوم:



کپل کجاس تو خونه

هی حوصله ش سرمیره

بارون میاد شر و شر

با ماشینش ورمیره

توپ و گرفته رفته

بدو بدو تو بارون

توپ می پره تو باغچه

گلی میشه فراوون

مامان میاد رو پله

چون جیغشو شنیده

هم گلیه این بچه

هم موش اب کشیده

گوش نمیدی به حرفام

بدو حموم که دیره

اگه نیای مامان جون

گوش تو رو می گیره

حالا دیگه با مامان

تو رختکن حمومه

فک میکنه که الان

کارش دیگه تمومه

مامان با ناز و خنده

لیف زده دست و روشو

شامپوی خرسی اورد

کپل بشوره موشو

این پسره دوس داره

همش کثیف بمونه

فک میکنه که شامپو

چشمشو می سوزونه

گلی شده ماشینم

تو باغچه بود کنارم

صبر کن برم تو رختکن

ماشینمو بیارم

شامپو زده مامانی

ماشینشو حسابی

کپل دیدش نداره

واسه مامان جوابی

دست مامان تو دستش

اب ریخته توی وان و

دلش میخواد ببوسه

بغل کنه مامان و

کپل و ماشینش رو

شسته مامان تمییزن

حالا دیگه دوتاشون

پیش همه عزیزن

کپل به حرف مامان

دیگه میخواد گوش کنه

تمییز باشه نباید

اینو فراموش کنه







گزارش تخلف
بعدی